*منصور ساعی / پژوهشگر ارتباطات اجتماعی
طرح صیانت و یا همان فیلترینگ گسترده بر آن است که با ایجاد محدودیت برای رسانههای اجتماعی خارجی، به تقویت رسانههای بومی بپردازد، اما این موضوع نیز چند پیامد در پی خواهد داشت؛ یکی اینکه هم سرعت اینترنت بینالمللی بهشدت کاهش پیدا میکند و هم هزینه دریافت خدمات اینترنتی افزایش مییابد.
در این میان، احتمالاً یک نظام سهمیهبندی برای طبقات خاص اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته میشود که این امر موجب تبدیل جامعه به گروه برخوردار، کمبرخوردار، غیربرخوردار و نظایر آن از اینترنت پرسرعت بینالمللی بدون فیلتر میشود که نتیجهای جز بیعدالتی اجتماعی و شکاف آگاهی، شکاف اجتماعی و شکاف دیجیتال در جامعه ایرانی نخواهد داشت و جامعه را به فرادستان برخوردار و فردوستان بینصیب و کمنصیب تبدیل میکند.
سوم اینکه نتایج اقتصادی حاصل از این نظام طبقهبندی و سهمیهبندی دوباره به شرکتها و افراد دارای نفوذ سیاسی و اقتصادی بالا خواهد رسید. تجربه نظام دونرخی و چندنرخی ارز در سالهای گذشته نیز نشان داد که جامعه و شهروندان از رانت این امتیازات بیبهره بودند و تنها طبقات خاصی از آن بهرهمند شدند.
به نظر میرسد طرح صیانت و سیاست فیلترینگ، عرصه جدال نسل پیر و فناوریگریز – که همان نسل مهاجران دیجیتال هستند – با نسل جوان تکنوفیل (دوستدار فناوری) و نسل بومیان دیجیتال (کودکان و نوجوانان) است.
مهاجران باید به جای جدال و ستیز با جهان دیجیتال، ارزشها، هنجارها و قواعد جهان جدید را بشناسند و با در پیش گرفتن راهبرد گفتوگو و مدارا در خلق جهان حال و آینده مشترک، به نسلهای نو کمک کنند.
گرچه مقرراتگذاری و تنظیمگری خوب است، اما طرح صیانت فعلی و فیلترینگ گسترده رسانههای اجتماعی تنها به تعمیق شکاف، عصیان نسلی، تنشهای اجتماعی و فساد اقتصادی (ناشی از برخورداری از رانت) و کاهش کیفیت خدمات اینترنتی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام سیاسی میانجامد و به خلق ثروت ملی و خلق آینده مشترک منجر نمیشود.
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات
تاریخ انتشار: 1401/08/21