سالهای گذشته مفهوم «اقتصاد دانشبنیان» با این هدف در کشور مطرح شد و شکل گرفت که با کمک اقتصاد مبتنی بر دانش و گسترش دانش و مهارتهای موجود، نوآوری را در کشور اجرا کنیم. بر همین اساس، متخصصان معتقدند ایجاد نوآوری در اقتصاد موجب افزایش بهرهوری، رونق اقتصادی و افزایش درآمدها و در نتیجه کاهش تورم و بیکاری میشود.
به گزارش روابط عمومی مجمع تشکلهای دانشبنیان، به نقل از آنا، یکی از مزایای پیادهسازی اقتصاد دانشبنیان «مهار تورم» است، در این گزارش سعی داریم از دیدگاه تأثیر دانش و فناوری به مهار تورم بپردازیم.
در ابتدای کار این سوال اذهان را به خود مشغول می کند که چرا بهرغم اجرای اقتصاد دانشبنیان و همه حمایتهایی که از این حوزه شده، مهار تورم و سایر اثرات مثبت اقتصادی، آنگونه که انتظار میرفت در کشور اتفاق نیفتاده است؟
طبق بررسیها، میان محورهای مختلف اقتصاد دانشبنیان و تورم ارتباط معناداری وجود دارد و اغلب محورهای اقتصاد دانشبنیان بر مقوله تورم تأثیرگذارند. با این حال، چرا توجه و تمرکز به اکوسیستم نوآوری و اقتصاد دانشبنیان است؛ اما همچنان اقتصاد کشور با تورم دست و پنجه نرم میکند؟
شاید بتوان پاسخ این سؤال را در نحوه مدیریت و حمایت از این اکوسیستم جستوجو کرد. این در حالی است که با یک برنامهریزی دقیق و مدیریت صحیح و همچنین، حمایت از اکوسیستم دانشبنیان مبتنی بر نیازمندیهای جامعه میتوان به رشد تولید و مهار تورم در کشور بیش از پیش امیدوار بود.
بر همین اساس ماهیت تولیدات و محصولات دانشبنیان این است که مبتنی بر نیازهای جامعه و صنعت باشد؛ در چنین شرایطی رشد تولید عملاً موجب جلوگیری از خروج ارز شده و همین عامل تاثیر ویژهای بر مهارم تورم خواهد گذاشت؛ بنابراین لازم است نگاه متفاوتی به حمایت از شرکتهای دانشبنیان و واحدهای فناور که از بازیگران اصلی اکوسیستم دانشبنیان و تحقق اقتصاد دانشبنیان هستند، صورت گیرد.
شاخصهای اقتصاد دانشبنیان چیست؟
در پژوهشی با عنوان «نقش اقتصاد دانشبنیان در کنترل تورم» به این مسئله اشاره شده است که «سرمایهگذاری در زمینه گسترش دانش اثر مثبتی بر بهرهوری دارد و اقتصاد دانشبنیان میتواند منجر به بهبود بهرهوری شود؛ این فرآیند تأثیر جدی بر تورم میگذارد.»
بر اساس تقسیمبندیهای انجامگرفته توسط بانک جهانی، اقتصاد دانشبنیان چهار شاخص دارد که شامل «آموزش و توسعه منابع انسانی»، «زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «رژیمهای اقتصادی و نهادی مناسب» و «سیستم ابداعات و نوآوری» میشود. از سوی دیگر، در اقتصاد نوین که بر همین مبنا پیش میرود دانش و تکنولوژی و افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها تولید بالا منجر به کاهش بیکاری و تورم میشود.
با همین توضیح کوتاه به راحتی درمییابیم که چرا اکوسیستم دانشبنیان نتوانسته آنگونه که انتظار میرفت بر اقتصاد کشور تاثیر مثبت بگذارد؛ البته فعالیتهای مثبتی در این حوزه انجام گرفته که غیرقابل انکار است؛ اما واقعیت امر این است که این اخبار مثبت معدود بوده و با بودجه و هزینههایی که تاکنون به این حوزه تعلق گرفته همخوانی نداشته و علاوه بر این، نتوانسته این حوزه را به آن هدف غایی که از آن صحبت میشد، برساند.
جای خالی مدیریت کلان در اکوسیستم نوآوری
بر همین منوال درصدد بر آمدیم با مدیر یک شرکت دانشبنیان گفتوگویی داشته باشیم و نظرشان را در مورد تأثیر دانشبنیانها در کاهش تورم جویا شویم.
جواد شیخی در اینباره به خبرنگار علم و فناوری آنا گفت: اگر انتظار داریم که دانشبنیانها بتوانند تحولی چشمگیر در اقتصاد کشور ایجاد کنند، باید با نگاه صنعتی و مدیریت کلان به آنها بپردازیم، این در حالیست که مجموعههای دانشبنیان عمدتاً متشکل از افرادی دانشگاهی و نخبه تشکیل شده که هیچ درکی از صنعت و بازار ندارند. آن وقت ما چگونه از چنین افرادی انتظار ایجاد تحول در اقتصاد کشور را داریم؟.
این فعال حوزه دانشبنیان اظهار کرد: حتی ارزیابیهایی که از سوی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری و سایر نهادهای مربوط صورت میگیرد، غالباً با نگاه علمی، فنی و نرمافزاری است که دیدگاه اقتصادی و دید کلان صنعتی این اقدام صورت نمیگیرد. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار تحقق اقتصاد دانشبنیان و مهار تورم و رشد تولید اقتصادی را داشت.
وی ادامه داد: اکنون، فضای اکوسیستم دانشبنیان کشور و روند اعطای تسهیلات و حمایتها بهگونهای است که دغدغه رفع مشکلات صنعت و جامعه را در فناور و نخبگان فعال در این اکوسیستم ایجاد نمیکند؛ بلکه، اغلب این افراد درگیر ارتقای دانش فنی و کسب دستاورد برای مجموعه خود هستند؛ البته در سال جاری نظام ارزیابی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری تغییرات عمدهای کرده است که امیدواریم راهگشا بوده و با نگاهی متمایز به این حوزه پرداخته شود.
چطور پیوند بدنه صنعتی کشور با اکوسیستم دانشبنیان محقق می شود؟
نگاه کلان صنعتی و رویکرد جذب سرمایه باید جای نگاه آکادمیک و رویکرد حمایت محور را در اکوسیستم دانشبنیان بگیرد تا موجب پیوند بدنه صنعتی کشور با اکوسیستم دانشبنیان شود وگرنه در ساختار موجود که دانشبنیانها اغلب مجموعههایی ضعیف تلقی میشوند که بدون حمایت نهادهایی مانند معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی توان ادامه دادن ندارند، چگونه میتوان از آنها انتظار داشت که با بخش صنعتی همگام شده و نیاز صنایع مادر و نیازهای کلان اقتصادی کشور را رفع کنند؟
تاریخ انتشار: 1402/09/29