بررسی وضعیت صنعت برق؛ سال‌ها سرمایه‌گذاری عقب افتاده در کشور داریم

فراخوان پذیرش و جذب کارگزاران میز خدمت مجمع تشکل‌های دانش‌بنیان
آبان 12, 1403
اعزام هیات تجاری دانش‌بنیان به مجمع تجاری-تخصصی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران و روسیه
آذر 7, 1403

بررسی وضعیت صنعت برق؛ سال‌ها سرمایه‌گذاری عقب افتاده در کشور داریم

صنعت برق همواره به‌عنوان یکی از اجزای استراتژیک و توسعه بخش سایر حوزه‌های اقتصادی کشور محسوب می‌شود. با وجود اینکه صنعت برق نقش بسزایی در توسعه کشور داشته اما در چند دهه اخیر با مسائل و مشکلات بسیاری مواجه شده است. به‌گونه‌ای که در سال‌های اخیر شاهد بروز خاموشی در کشور بوده‌ایم. عدم سرمایه‌گذاری، قیمتگذاری دستوری، بودجه ناکافی و ناتوانی در تقویت زیرساخت‌ها، در سال‌های اخیر این صنعت را با بحران مواجه کرده است.

سید محسن میرصدری، عضو هیات مدیره مجمع تشکل‌های دانش‌بنیان ایران و عضو هیات مدیره سندیکای صنعت برق ایران معتقد است: بورس انرژی می‌تواند نجات‌بخش این صنعت باشد و باید یک بازار تخصصی و یک فضای مطمئن برای خرید و فروش برق و گاز و سایر منابع انرژی ایجاد کند. در چنین شرایطی قیمت‌ها به صورت شفاف و نه دستوری اعلام و مبادلات عرضه و تقاضا انجام می‌گیرد. اگر بورس انرژی بتواند به درستی به وظیفه خودش عمل کند، قیمت‌ها واقعی و تعرفه‌ها مقرون به صرفه خواهد بود و از آنجا به بعد سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به این حوزه ورود خواهند کرد.

 

قیمتگذاری دستوری چه آثاری در صنعت برق برجای گذاشته است؟

در رابطه با این مقوله واقعیت این است که اگر در هر صنعتی قیمت عرضه و فروش پایین‌تر از قیمت تمام شده باشد موجب ایجاد ناترازی می‌شود. وضعیت صنعت برق هم به همین منوال است. به‌گونه‌ای که در راستای این کمبودی که سالیانه در صنعت برق داریم باید سرمایه‌گذاری صورت گیرد. سال‌ها سرمایه‌گذاری عقب افتاده در کشور داریم و یکی از دلایل آن هم این است که وقتی سرمایه‌گذاری توسط بخش خصوصی صورت می‌گیرد، نمی‌تواند به آن بازگشت سرمایه‌ای که مدنظر دارد برسد. بنابراین، بخش خصوصی به این حوزه ورود نمی‌کند و بخش دولتی هم با توجه به کمبود نقدینگی توانایی انجام این کار را ندارد. چنانچه مشاهده می‌کنیم حتی امکان پرداخت بدهی و معوقات خود را به پیمانکاران بخش خصوصی ندارند و این است تمام ماجرای قیمتگذاری دستوری؛ بنابراین، وقتی قیمت برق دستوری و پایین‌تر از بهای تمام شده تعیین می‌شود، نتیجه می‌شود همان چیزی که الان با آن مواجه هستیم.

از طرفی وقتی در تولید، انتقال و توزیع صنعت برق سرمایه‌گذاری اتفاق نیفتد، باعث بروز خاموشی می‌شود. شبکه حال حاضر نیاز به ارتقای کیفیت و بازسازی دارد و قیمتگذاری دستوری باعث می‌شود این دور باطل ادامه پیدا کرده و ما امکان بهسازی و نوسازی زیرساخت‌های این صنعت را هم نداشته باشیم.

از سوی دیگر، در بخش مصرف هم وقتی قیمت واقعی نباشد دیگر کسی به بهره‌وری و کنترل مصرف فکر نمی‌کند و با افزایش تقاضای مصرف مواجه می‌شویم که این هم به شبکه فشار وارد آورده و باعث بروز مشکلات بی‌شماری می‌شود.

این در حالیست که اگر قیمت واقعی باشد، انرژی‌های تجدیدپذیر هم رونق بیشتری خواهد گرفت، چون الان برای مصرف آنها ملزم به پرداخت بهای بسیار بیشتری نسبت به برق مصرفی هستیم و انگیزه‌ای برای تولید انرژی برق تجدیدپذیر باقی نمانده است. با این وضعیت که سرمایه‌گذاری و انجام پروژه‌های تولید برق تجدیدپذیر به صرفه نیست باید به پروژه‌های دولتی اکتفا کنیم. اتز آن طرف، دولت هم هر وقت نقدینگی داشته باشد کاری انجام می‌دهد که اکنون هم با کمبود نقدینگی مواجه است و نتیجه‌اش این است که مدام با خاموشی مواجه هستیم.

 

آیا این امکان وجود ندارد که بتوان به‌گونه‌ای برای غیر از شبکه، برق تولید کرد؟ آیا عرضه و تقاضای برق حتما باید در بستر شبکه باشد؟

 یک بحثی به نام تولید پراکنده وجود دارد؛ یعنی در حوزه‌هایی که تحت پوشش شبکه برق نیست بنا به صلاحدید، اگر به عنوان مثال امکان احداث نیروگاه خورشیدی وجود داشته باشد؛ می‌توانیم ژنراتوری تعبیه کنیم یا سیستمی برای تبدیل انرژی خورشیدی به برق ایجاد کنیم. اما وقتی که در مقیاس بزرگ بخواهیم کار کنیم باید این کار در شبکه صورت بگیرد. چون عواملی نظیر پایداری شبکه در شبکه سراسری برق اتفاق می‌افتد و این نیازمند آن است که سیستم انتقال برق بر بستر شبکه یکپارچه اتفاق بیفتد. از سوی دیگر، اگر هرکس بخواهد برق را در مقیاس‌های بزرگ، به صورت محلی تولید کند و بفروشد ممکن است دچار مسائل و مشکلات امنیتی شویم. بنابراین، سیستم انتقال برق باید بر بستر شبکه سراسری باشد که اکنون می‌بینیم متعلق به دولت و زیر نظر اوست.

 

چرا صنایع آزاد نیستند برای اینکه خودشان بتوانند در نیروگاه‌های خصوصی برق تولید کرده و توزیع کنند؟

بر اساس ماده 16 قانون جهش تولید دانش‌بنیان صنایعی که مصرف بیشتر از یک مگابایت دارند، موظفند یک درصد از برق مورد نیاز سالیانه خودشان را از طریق احداث نیروگاه تجدیدپذیر تامین کنند و این رقم در سال پنجم، به حداقل 5 درصد خواهد رسید. بنابراین، صنایع بزرگ می‌توانند و اصلا موظف هستند که تولید برق داشته باشند و در غیر این‌صورت جریمه می‌شوند و باید برق مصرفی اضافی خود را با تعرفه تجدیدپذیر پرداخت کنند.

سپس، 50 درصد درآمدی که از این محل حاصل می‌شود صرف خرید تضمینی برق تجدیدپذیر می‌شود و 25 درصد آن هم به معاونت علمی و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست جمهوری تخصیص داده می‌شود که صرف حمایت از آزمایشگاه‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان و شتابدهنده‌ها شود.

بنابراین، امکان تولید برق توسط بخش خصوصی تا حدودی میسر است که به نظر می‌رسد باید بیشتر از این امکان استفاده کنند و در مراحل بعدی بتوانیم انتظار داشته باشیم که وارد فازهای دیگر شویم.

 

در قسمتی از صحبت‌هایتان اشاره کردید که قیمتگذاری دستوری باعث کاهش سرمایه‌گذاری در این حوزه و ایجاد بدهی سنگین دولت به پیمانکاران شده و در ادامه قطعی برق و ناپایداری شبکه را به همراه دارد. در این بین برای از میان برداشتن انحصار موجود، بورس انرژی چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟

ببینید، بورس انرژی کارکرد خودش را دارد و باید یک بازار تخصصی و یک فضای مطمئن برای خرید و فروش برق و گاز و سایر منابع انرژی ایجاد کند که بر بستر آن قیمت‌ها به صورت شفاف اعلام و مبادلات عرضه و تقاضا انجام ‌گیرد. اگر بورس انرژی بتواند به این وظیفه خودش به درستی عمل کند، قیمتگذاری شفاف صورت می‌گیرد و وقتی که قیمت شفاف شود و تعرفه‌ها به نحوی باشد که مقرون به صرفه باشد، از آنجا به بعد سرمایه‌گذاران بخش خصوصی می‌توانند ورود کنند. وقتی اینها وارد می‌شوند چون پای سود و زیان بخش خصوصی مطرح است مقولاتی مانند کارایی، بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها هم مهم می‌شود.

بنابراین، در بلند مدت شاهد کاهش مصرف انرژی، افزایش عرضه و ارتقای بهره‌وری خواهیم بود. ضمن اینکه، مجالی خواهد بود برای اینکه پروژه‌های مرتبط با حوزه انرژی و به‌ویژه انرژی‌های تجدیدپذیر و بهبود زیرساخت‌های برق بتوانند از طریق بورس تامین مالی شود.

 

و اکنون چرا چنین اتفاقاتی را شاهد نیستیم؟

خب، در حال حاضر بورس انرژی کارکرد اصلی خودش را ندارد و عرضه کنندگان برق اکثرا نیروگاه‌های دولتی هستند. بنابراین، اگر بورس به جایگاه اصلی خودش برسد، هم می‌تواند یک بازار فیزیکی برای خرید و فروش برق در صنعت برق ایجاد کند و هم قیمت برق واقعی‌تر شود. ضمن اینکه، بازار مشتقات انرژی هم ایجاد خواهد شد که بر بستر آن با استفاده از ابزارهای مالی به جای برق قرادادهایی مبادله شود و از این طریق ریسک‌های قیمت هم مدیریت شود.

 

در بخشی از صحبت‌هایتان به انرژی‌های تجدیدپذیر اشاره کردید، در این رابطه هم توضیح دهید که وضعیت کنونی به چه صورت است؟

در حال حاضر، تلاش شده که ظرفیت نیروگاه‌های تجدیدپذیر افزایش پیدا کند. دائما مناقصاتی در حال برگزاری است که با توجه به اینکه نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیر را جذاب کرده‌اند، شرکت‌ها در آن حضور پیدا می‌کنند. البته ما از وضعیت استاندارد دنیا عقب هستیم و الان حدود 2 درصد از مصرف برق کشور از کل تولید برق کشور از انرژی تجدیدپذیر است که در دنیا این رقم حدود 13 درصد است.

اما در برنامه‌هایی که اعلام شده مشخص است که در تلاش هستند که این رقم را به حد متوسط در دنیا و حتی به حدود 15 درصد افزایش دهند. برنامه‌های توسعه‌ای بلندمدتی هم برای این مقوله در نظر گرفته شده است که سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به حضور در این حوزه علاقه‌مند شوند.

اما در هرحال، مشکلاتی وجود دارد. به‌عنوان مثال، برای تحقق این پروژه‌ها نیاز به ثبت سفارش و واردات پنل و تجهیزات وجود دارد، چون ظرفیت تولید داخل با وجود اینکه پیشرفت‌هایی داشته‌ است، اما کفایت نمی‌کند و همچنان وابسته به واردات هستیم. واردات هم که با چالش‌هایی نظیر ثبت سفارش و تخصیص ارز و مواردی از این دست مواجه است.

از سوی دیگر، چالش مجوزها وجود دارد. چراکه، برای احداث نیروگاه‌های خورشیدی زمین وسیع و قابل توجهی مورد نیاز است و خیلی وقت‌ها می‌شنویم که پروژه‌هایی که باید از یک سال پیش اجرایی می‌شده هنوز مشکل دریافت مجوز دارند وچالش‌هایشان برطرف نشده است. مشکلات زیرساختی در این حوزه وجود دارد، چراکه، در جایی که نیروگاه نصب می‌شود باید امکان انتقال و زیرساخت‌های اتصال به شبکه وجود داشته باشد.

 

برای توسعه این حوزه چه باید کرد؟

در وهله نخست، صندوق توسعه ملی باید به تعهدات خود در زمینه تامین مالی پروژه‌ها عمل کند و به این فرآیند کمک کند.

از نظر انرژی‌های تجدیدپذیر درست است که شتاب ما بیشتر شده اما خیلی راه داریم که با توجه به ظرفیت بسیار زیادی که در کشورمان در این زمینه وجود دارد بتوانیم به نقطه مطلوب برسیم و بتوانیم با رفع موانع و ایجاد مشوق‌هایی مانند امکان صادرات و سوآپ این بازار را رونق دهیم. ضمن اینکه بورس انرژی هم در این حوزه می‌تواند نقش بسزایی ایفا کند که اگر در این حوزه جا بیفتد و خرید و فروش در بستر آن صورت گیرد می‌تواند مشوق خوبی باشد.

منبع: دلوارنامه

تاریخ انتشار: 1403/08/19

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *